کد خبر: 371098
۰
PNAZAR
نسخه چاپی

شکست پروژه آشوب و سرافکندگی دوباره جنبش کلیک_کلیک، بنگ_بنگ

سنِ دولت مستقر، هنوز به یک سال نرسیده و رئیس‌جمهور قاطعانه در پی آن است که با اصلاح سیاست‌های ارز ترجیحی، تحول اقتصادی ایجاد کند. حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی پیش از آنکه ریاست هیئت دولت را بر عهده بگیرد بار‌ها در گفتگو‌ها و مناظرات انتخاباتی، به «جراحی اقتصادی» اشاره کرد و گفته بود که هم مردم و هم دولت روز‌های سختی را برای اجرایی کردن این طرح در پیش دارند؛ طرحی که گرچه دشورای‌هایی به همراه خواهد داشت، اما عملیاتی کردن آن برای برقراری عدالت ضروری است.

رئیسی که بار سنگین تصمیمات پرحاشیه دولت قبل را به دوش گرفته است، می‌گوید: «اگر نجات اقتصاد کشور از وضع کنونی نیاز به چند جراحی بزرگ داشته باشد، شخص بنده و دولت سیزدهم از هزینه کردن توان و آبروی خود در این مسیر دریغ نخواهیم کرد».

اواسط اردیبهشت ماه در آغاز این جراحی اقتصادی، ارز ترجیحی آرد صنعتی حذف شد و از سوی دیگر دولت سیزدهم برای آنکه در این مسیر فشار بیشتری متوجه مردم نشود، در گام اول یارانه ۷۲ میلیون ایرانی را تا ده برابر افزایش داد و آن را واریز کرد و در گام دوم قول داد که با ارائه کالابرگ، هزینه‌های هر خانوار را در تأمین کالا‌های اساسی کنترل کند.

با این همه در چنین شرایطی که کابینه سیزدهم و مجموعه حکمرانی کشور در تلاش هستند یکی از پرفسادترین چالش‌های اقتصادی کشور یعنی ارز ۴۲۰۰ تومانی را پشت سر بگذارند و یارانه‌هایی که حق طبقه متوسط و ضعیف جامعه است را از چنگ سواستفاده‌گران درآورده و به دست مردم برسانند، رسانه‌های بیگانه دروغ‌پراکنی، حاشیه‌سازی و سیاه‌نمایی‌های پی در پی خود را آغاز کرده‌اند.

خالی‌بندی‌هایی که کنتور نمی‌اندازند

«کارت یارانه نان» از اولین شایعاتی بود که توسط کاربران هدایت‌شده و رسانه‌های ضدانقلاب مطرح شد. آن‌ها با انتشار تصویری ساختگی شایعه کردند که بعد از این مردم برای تهیه نان باید کارت خاصی داشته باشند و با این خبر سراسر کذب، سعی کردند آرامش مردم را به بازی بگیرند.

نهایتاً با بالا گرفتن انتشار این شایعه، وزارت کشور در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: صدور کارت یارانه نان، شایعه‌پراکنی رسانه‌های معاند بوده و از اساس کذب است.

از آنجا که سختی‌های جراحی اقتصادی به بهانه‌ای جدید برای ضدانقلاب تبدیل شده تا همچون همیشه با سواستفاده از مطالبات مردمی، آشوب و ناامنی را در کشور القا کنند، در همین مدت کوتاه دروغ‌های متعدد دیگری در فضای مجازی و رسانه‌های بیگانه مطرح شد تا به اعتماد جامعه لطمه بزنند و هراس ایجاد کنند.

«هجوم و غارت فروشگاه‌ها در قزوین» از دیگر دروغ‌هایی بود که موجب نگرانی مردم شد. ویدئویی در فضای مجازی و رسانه‌های دشمن پخش شد که در آن عده‌ای از مردم در هجوم به یک فروشگاه محصولات آن را خارج می‌کنند؛ اما در فیلم به وضوح مشخص است که تمامی افراد لباس گرم و زمستانی پوشیده‌اند و به هیچ عنوان زمان آن نمی‌تواند به روز‌های اخیر و گرمای اردیبهشت ماه مرتبط باشد. این شایعه نیز که با هدف ایجاد هراس از قحطی و ناامنی منتشر شده بود اندکی بعد از سوی فرماندار قزوین نیز تکذیب شد.

در تلاش مذبوحانه دیگری، رسانه‌های بیگانه با انتشار ویدئویی ادعا کردند ایران در شرایط بحران تأمین آرد، این محصول را برای خیرات به کربلا می‌فرستد! گرچه کیفیت ویدئو به طور محسوسی پایین آورده شده تا امکان راستی‌آزمایی وجود نداشته باشد، اما در لحظه‌ای از فیلم می‌توان به راحتی دید که بسته‌ها برای سال ۲۰۱۸ هستند؛ یعنی چهار سال پیش!

نهایتاً مشخص شد این کیسه‌های آرد، اهدایی یا خیرات نیستند، بلکه «خیرات کربلا» نام «نماد» تولیدکننده بوده است. «خیرات آرد به کربلا» نیز توهمی بود که اعتقادات و امنیت را به طور همزمان هدف قرار داده بودند!

علاوه بر این، انتشار فیلمی از آتش‌سوزی یک پمپ بنزین در خوزستان به اعتراضات مردمی گره زده شد. اما این ماجرا نیز دروغی بود که آن را برای ملتهب کردن اوضاع به هم بافته بودند. پلیس فتا در این باره با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «تصاویر ویدئو مربوط به آتش‌سوزی نیستان در حاشیه جاده و در یکی از شهرستان‌های استان خوزستان در سال‌های قبل است که معاندین به منظور تشویش اذهان عمومی آن را در این زمان منتشر کرده‌اند».

چه کسی اعتراضات ایران را به ناامنی و خشونت می‌کشاند؟

آنچه امروز جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است ادامه جنگ سردی است که از زمان پیروزی انقلاب آغاز شد و کشور، بار‌ها در مسائل سیاسی و امنیتی این سال‌ها درگیری در این میدان را تجربه کرده است. تاریخ نشان می‌دهد بدخواهان ایران در بزنگاه‌های متفاوت چهار دهه اخیر، با ارائه اطلاعات غلط و تخیلی به جامعه، مطالبات مردمی را به حاشیه رانده و با دعوت آن‌ها به خشونت و درگیری، امنیت ملی را نشانه رفته‌اند.

«مهدی حاجتی» یکی از فعالان خرده‌پایی که علیه جمهوری اسلامی در فضای مجازی حضور دارد، چند روز پیش با انتشار مطلبی در توئیتر، رسماً مردم را به خشونت دعوت کرد و نوشت: «اساسی‌ترین استراتژی برای شکست نیروی سرکوب در خیابان‌ها، جلوگیری از جابجایی آنهاست. سیستم‌های حمل و نقل نیرو‌ها برابر لغزندگی زمین آسیب‌پذیر هستند. مسیر‌های منتهی به جمعیت را به گونه‌ای که مانع فرار خود جمعیت نشود می‌توان اینگونه بست.»

این دخالت‌ها و آشوب‌افروزی‌های همیشگی در تمام این سال‌ها سبب شد ایرانیان، کمتر بتوانند خواسته‌های خود را در اعتراضاتی به دور از ناامنی تجربه کنند؛ آنچنان که خسارت‌های جانی، مالی و روانی فراوانی را متوجه کشور و مردم کرده است.

ذوق‌زدگی و فرصت طلبی رسانه‌های بیگانه

به نظر می‌رسد تمامی عوامل خارجی، امروز بار دیگر دست به دست هم داده‌اند تا باز هم با ترغیب به خشونت و تحریک احساسات، مطالبات را به حاشیه ببرند و اهداف سیاسی خود را محقق کنند. سایت «زیتون» یکی از رسانه‌های بیگانه اخیراً با انتشار مطالب پیوسته‌ای در خصوص اصلاح هدفمندی یارانه‌ها، می‌کوشد شرایط فعلی را به اعتراضات سال‌های ۹۶ و ۹۸ وصل کند و به کار بردن عباراتی همچون «گرسنگان و تشنگان ایران» می‌خواهد احساسات مردم را به بازی بگیرد. چه بسا تجربه‌های تلخ و پرخسارت ۹۶ و ۹۸ و امثال آن، بدون دخالت رسانه‌های خارجی، مسیری به مراتب امن‌تر، آرام‌تر و البته نتیجه‌بخش‌تری را طی می‌کرد.

زیتون در گزارشی می‌نویسد: «نظام می‌داند که نتیجه این فقر روزافزون، وقوع اعتراضاتی متفاوت با اعتراضات سیاسی دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی است. شورش گرسنگانی که به دنبال حق حیات هستند با اعتراضات سیاسی قابل مقایسه نیست…».

«بی‌بی‌سی» هم این روز‌ها پرکارتر از همیشه، علاقه دارد اعتراضات پراکنده و اندک را بزرگنمایی کرده و به سمت آشوب ببرد و درحالی‌که نمی‌تواند اشتیاق خود برای تکرار حوادث تلخ گذشته را لابلای کلمات پنهان کند، در گزارشی می‌نویسد: «تلاش این تفکر متمرکز بر این است که از اهمیت تحریم‌ها کاسته و نهایتاً "ضرورت توافق با آمریکا" به حاشیه برده شود. با تمام این اوصاف آیا ممکن است با شکل‌گیری شوک ناشی از گرانی‌ها وقایع ۱۳۴۸ و ۱۳۹۸ تکرار شود؟»

نکته مهم آن است که چنین رسانه‌هایی، جزئیات اخبار ایران را به صورت تمام وقت و با نقاب دلسوزی پوشش می‌دهند و تحلیل می‌کنند، اما از دولت‌هایی کسب درآمد می‌کنند که مردم ما را حتی در زمینه دارو، تحریم کرده‌اند؛ بنابراین هر گاه شرایط جعل واقعیات برایشان فراهم باشد، آنچه رخ داد را وارونه و به نحوی که به سمت و سوی اهداف خودشان نیل داشته باشد روایت می‌کنند.

از کوچک‌ترین و حاشیه‌ای‌ترین ماجرا‌ها گرفته تا دلخراش‌ترین و حساس‌ترین رویداد‌ها مثل واقعه تلخ «هواپیمای اوکراینی»، فرقی نمی‌کند؛ آن‌ها در کمین نشسته‌اند تا با ارائه اطلاعات غلط و جهت‌دار به جامعه، آشوب بسازند و ماهیت هرمسئله‌ای را هرچند که حقوقی، اجتماعی یا اقتصادی باشد به یک بحران سیاسی-امنیتی تبدیل کنند.

جامعه ایران درباره تبدیل اعتراض به آشوب واکسینه است

رسانه‌های خارج از کشور، در روز‌هایی که دولت روحانی تصمیم گرفت ارز ترجیحی را به اقتصاد کشور بیاورد، ساز مخالف می‌زدند و امروز که دولت رئیسی برای پایان مفاسد اقتصادی و ناعدالتی‌ها می‌خواهد آن را اصلاح کند، سنگ گرانی را به سینه می‌زنند. همه این‌ها در حالی است که آن‌ها هیچگاه عاملان تحریم‌های متعدد علیه ایران و ایرانیان را محکوم نکرده و نمی‌کنند.

اتخاذ چنین مواضع متناقضی نشان می‌دهد آن‌ها اگرچه مدعی دفاع از حقوق ایرانیان هستند، اما پشت پرده این نمایش دلسوزانه، هر هدفی را می‌توان متصور شد الّا بازگو کردن دغدغه مردم. آنچه برای این رسانه‌ها موضوعیت دارد صرفاً ویرانی و تباهی است. آن‌ها حتی علاقه‌ای به همراهی اعتراضات در ایران یا تلاش برای نمایندگی کردن و رهبری آن ندارند و فقط با ایجاد زیرساخت لازم برای «خشونت پرشدت» با محوریت اوباش، تولید حداکثر خسارت را دنبال می‌کنند.

«مهدی محمدی» کارشناس مسائل سیاسی معتقد است: «تغییر الگوی اعتراض به ‘آشوب گرم’ بخشی از برنامه تولید زخم علیه ایران است. دشمنان ایران هیچ علاقه‌ای به همراهی با اعتراضات مردم ایران، تلاش برای کاهش آن یا حتی تلاش برای ‘نمایندگی’ آن ندارند. اساساً اعتراض برای آن‌ها چندان دلچسب نیست. آنچه برای آن‌ها موضوعیت دارد فقط آشوب است. جامعه ایرانی در مقابل پروژه تبدیل اعتراض به آشوب تا حد قابل توجهی واکسینه شده است. علت اصلی این است که درک می‌کند هدف بانیان آشوب بدتر شدن وضعیت تا آستانه ویرانی است. این جمع بندی جامعه ایرانی که هر مشکلی داریم باید درون خودمان حل کنیم، اکنون جزو ارکان امنیت ملی ایران است.»

نفرت پنهان در پس نقاب ایران‌دوستی

اگرچه اکثریت فعالان رسانه‌های دشمن، نقاب ایران‌دوستی به چهره دارند، اما برخی از آنان رفته‌رفته هویت و مقاصد حقیقی خود را عیان کرده‌اند. «نیک‌آهنک کوثر»، کاریکاتوریست فراری مقیم واشنگتن درباره روز‌های خطیر سال ۸۸ و حوادث تلخی که مردم ایران در آن روز‌ها از سر گذراندند، می‌گوید: «دوستان ما پای اینترنت می‌نشینند و در حالی که پیتزا یا کباب و ریحون و چیپس و پفک سفارش داده‌اند، یا در حالی‌که در یکی از سواحل اروپا و آمریکا مشغول منقل و بافور و بنگ و خوشگذرانی هستند، فضای مجازی را داغ می‌کنند، جنبش راه می‌اندازند و تظاهرات ترتیب می‌دهند؛ اما وقتی روز وعده داده شده، سپری می‌شود و هیچ اتفاقی نمی‌افتد، معلوم می‌شود دروغ گفته‌ایم که بی‌شماریم و افسردگی‌اش برای دوستان ساده‌دل ما می‌ماند. با #کلیک_کلیک، #بنگ_بنگ، نمی‌شود به مقابله با رژیمی رفت که پایگاه مردمی دارد».

البته نه بدخواهان به عوامل خارجی محدود و نه بدخواهی‌ها به مسائل سیاسی و اقتصادی خلاصه می‌شود. «اکبر گنجی» نیز که از نگاه هم‌طیفان اصلاح‌طلبش، فردی افراطی و تندرو محسوب می‌شد، دو سال پیش بعد از آغاز شیوع جدی کرونا درباره کارکرد شبکه رسانه‌ای پادوی غرب نوشت: «ما کارمندان دولت‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد! ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت‌افکنی پیرامون شیوع کرونا در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم…».

گنجی در این مطلب با آزاد کردن همه خشم و نفرت خود از ایران و ایرانی، آورده است: «گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوق بشر، فمینیست و… هستیم؛ نه! ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت‌های راست افراطی هستیم… ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم با کروناهراسی انجام دهیم».

در شرایطی که گنجی برای رضایت کارفرمایان غربی خود جانباختگان کرونا در ایران را مشعوفانه شمارش می‌کرد، این بیماری با مدیریت دولت سیزدهم مهار شد و آمار قربانیان روزانه یک رقمی شده است.

با مردم حرف بزنیم

در مقابل این جعل‌ها و وارونه‌انگاری‌های رسانه‌های بیگانه، رهبر معظم انقلاب مدت‌هاست با تاکید بر ضرورت «جهاد تبیین» راهکار حضور در عرصه جنگ سرد را مشخص کردند و در وهله اول، رسانه‌ها و فعالان فرهنگی را به عنوان کسانی که امکانات و ملزومات لازم را در دست دارند و در مرحله دوم در خطابی عمومی به مردم، آن‌ها را نسبت به تلاش دشمن برای ایجاد انحراف و گمراهی از حقایق آگاه می‌کنند.

جهاد تبیین، گفتن حقایقی است که فقدان آن‌ها به بدخواهان فرصت می‌دهد آنچه خودشان می‌خواهند را در ذهن مخاطب بکارند و برداشت کنند؛ سکوت درباره حقایق است که فرصت فریاد زدن شایعات را فراهم می‌کند.

انتقاد و اعتراض، دو عنصر مهم از یک حکمرانی دموکراسی هستند و تا زمانی که فضای لازم در جامعه برای تجربه این دو مهیا نباشد، اهداف بسیاری دور از دسترس باقی می‌مانند. رهبر انقلاب نیز از اعتراض بر حق و در چارچوب کارگران در دیدار با آن‌ها تشکر می‌کنند و می‌گویند: «مواردی اتفاق افتاده که کارگران اعتراض داشتند، اعتراضشان هم بحق بوده…در این اعتراض‌ها کارگر‌ها همیشه مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند؛ یعنی نگذاشتند که دشمن از اعتراض بحقّ آن‌ها استفاده کند؛ این‌ها مهم است؛ این‌ها خیلی مهم است. چه جور می‌شود انسان تشکّر کند از این مجموعه‌ی آگاه، بابصیرت، متعهّد؟»

مشخص کردن مرز با دشمنان، به قدری مهم است که به وقت اعتراض مورد قدردانی واقع می‌شود. این مرز تنها با بازگو کردن حقایق، علنی کردن تناقضات مدعیان و برملا کردن شایعات بیگانگان توسط رسانه‌ها و اهالی آن و به دور از سیاسی‌بازی و جناح‌گرایی، قابل رؤیت خواهد بود.

منبع : مهر

قم پرس منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد.